نگین انگشتر (روستای گرمه)
ادبی

مسئولان عالي رتبه، مسئول جهل مردم روز بيست و هشتم ربيع الاول به امير اطلاع دادند كه در تمام شهر تهران و ولايات فقط 330 نفر آبله كوبيده اند. امير سخت نگران شد. از قضا در همين روز پاره دوزي را كه طفلش در اثر آبله مرده بود نزد او آوردند. امير به جسد طفل نگريست و گفت: ما كه براي نجات بچه هايتان آبله كوب فرستاديم. پيرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امير‏‏‏، به من گفته بودند كه اگر بچه را آبله بكوبيم جن زده مي شود (مارگيرها و دعانويس ها شايع كرده بودند كه تزريق واكسن موجب نفوذ اجنه در خون مي شود و ممكن است شخص به غش مبتلا شود) امير فرياد كشيد: واي از جهل و ناداني. چند دقيقه بعد بقالي را آوردند كه او نيز فرزندش مرده بود. اين بار اميركبير ديگر نتوانست تحمل كند. روي صندلي نشست و با حالي زار شروع به گريستن كرد. در اين هنگام ميرزا آقاخان وارد شد. او در كمتر وقتي اميركبير را در حال گريستن ديده بود. علت را پرسيد. ملازمان امير گفتند كه دو كودك شيرخوار پاره دوز و بقالي از آبله مرده اند. ميرزا آقاخان گفت: ولي اينان خود در اثر جهل آبله نكوبيده اند. امير با صداي رسا گفت: و مسئول جهلشان نيز ما هستيم. اگر ما در هر روستا و كوچه و خيابان مدرسه بسازيم و كتابخانه ايجاد كنيم‏‏، فالگيرها بساطشان را جمع مي كنند. تمام ايرانيان اولاد حقيقي منند؛ من از اين مي گريم كه چرا اين مردم بايد اينقدر جاهل باشند كه بر اثر نكوبيدن آبله بميرند. به اين طفره ها و امروز و فردا کردن و از کار گريختن، در ايران به اين هرزگي حکما نمي توان سلطنت کرد.

تقیل کهندر1

" زهکشی نخلستان گرمه "

نخلستان گرمه در یک سطح نسبتا شیب دار احداث شده است . امروزه به طور یقین میتوانیم نظر دهیم که نخلسان کنونی گرمه به دست توانای کشاورزان و با یک مدیریت علمی صحیح ایجاد شده است . شیب بندی مناسب ، جوی بندی صحیح ، هدایت آب به نحوی که 3 باب آسیاب آبی در مسیر آن مشغول به کار بوده است . و زهکشی مناسب نخلستان . آنچه در قدیم به آن تقیل میگفتند و نام واقعی آن غدیر به معنای گودال آب است  و امروزه به آن برکه میگویند  در حقیقت حوضچه های زهکش این نخلستان است .

تقیل کهندر 2

البته مدیریت صحیح و علمی باعث شده هزینه جداگانه ای جهت ایجاد این حوضچه ها بار دوش کشاورزان نگردد . خاک حوضچه ها را برداشته و با آن ساختملن ساخته اند . بعنوان مثال از خاک تقیل کهندر جهت ساخت قسمتی از قلعه استفاده شده است . اکنون به قسمتی از سیستم زهکشی نخلستان گرمه اشاره میکنیم . اولین و بزرگترین حوضچه تقیل کهندر است که قسمت غربی و شمال غرب نخلستان را پوشش میدهد . سرریز آب تقیل کهندر از جویی که به همین مناسبت تعبیه شده از پشت کمان و از داخل چند باغ وارد تقیل گایمو* میشود .

تقیل گایمو

تقیل گایمو قسمت شمالی نخلستان را پوشش میدهد . زه آب از تقیل گایمو وارد جویی میشود که پس از پیمودن مسیر جوی حوض وارد تقیل سورنو میشود و از تقیل سورنو این آب که تقریبا شور است وارد قسمت شرق گرمه زیر جاده میشود که معروف به دشت زیر کویران است . حاصل ورود این شورابه به زیر کویران نخلستانی است که پس از سالها سرپا مانده و به این وسیله هم کل نخلستان زهکشی شده و هم معدودی نخل بدون آبیاری سرپا هستند . مردم گرمه و مسئولین این روستای کهن مردمی بسیار فهیم و وطن دوست هستند و تا کنون میراث اجداد دانشمند خود را حفظ کرده اند و از این پس نیز در حفظ و نگهداری آن کوشا خواهند بود .

تقیل کهندر3

*گایم در گویش گرمه ای به معنای بادام است وجه تسمیه آن را هنوز به طور قطع نیافته ایم و گایمو یعنی بادامو .

 

جمعه 19 خرداد 1391برچسب:گرمه,روستا,روستای گرمه,سورنو,نگین انگشتر,نگین,انگشتر,, :: 22:46 ::  نويسنده : mohamad

چرا بعضي مواقع

از سوسک میترسیم از له کردن شخصیت دیگران مثل سوسک نمیترسیم !
از عنکبوت میترسیم از این که تمام زندگیمون تار عنکبوت ببنده نمیترسیم !
از خفاش شب میترسیم از شبی که افکارمون خفاشی میشه نمیترسیم !
از خوب سرخ نشدن سبزی قورمه میترسیم از سرخ کردن آدما از خجالت نمیترسیم !
ازجا نیفتادن خورشت میترسیم از این که هیچ کسی جای خودش نباشه نمیترسیم !
از دیر جوش اومدن آب برای چای میترسیم از جوش آوردن خون آدما نمیترسیم !
از لولو خور خوره های تو فیلم ها میترسیم از هیولای نفس نمیترسیم !
از تاریکی میترسیم از خاموش کردن آخرین شمع تو تاریکی نمیترسیم !
از گم کردن سکه هامون میترسیم ازسکه  یه پول کردن دیگران نمیترسیم !
از سرماخوردگی میترسیم از سر خورده کردن دوستامون نمیترسیم !
از شکستن لیوان میترسیم از شکستن دل آدما نمیترسیم!
از لکه دار شدن لباسای سفید میترسیم از کثیف شدن سفیدی روحمون نمیترسیم !
از خواب موندن میترسیم از عمری که همه به خواب سپری شد نمیترسیم !
از وقت کم آوردن میترسیم ازهدر رفتن وقتی که داریم نمیترسیم !
از درس پرسیدن و امتحان پس دادن میترسیم از رد شدن تو امتحان آخری نمیترسیم !
از اینکه بهمون خیانت کنند میترسیم از خیانت کردن به خودمون نمیترسیم !
از اینکه دلمون بشکنه میترسیم از درب و داغون کردن دل آدما نمیترسیم !
از اینکه دلخورمون کنند میترسیم از دل خون کردن دیگران نمیترسیم !
از گم کردن راه میترسیم از هیچ وقت به هیچ جایی نرسیدن نمیترسیم !
از خستگی سفر میترسیم از دست خالی رفتن و برگشتن نمیترسیم!
از اینکه نادیده گرفته شیم میترسیم از اینکه نادیدنی هارو نمی بینیم نمیترسیم !
از اینکه یه روز تموم بشیم میترسیم از اینکه تموم نشده بی مصرف شیم نمیترسیم !
از اینکه آدما فراموشمون کنند میترسیم از اینکه خدا از یادمون بره نمیترسیم ...

 

چه  كنيم تا اينگونه نشويم ؟

در این تصویر میبینید که چیزی عجیب در آسمان منفجر شد که بیشتر افراد گفته اند ماهواره بوده است که پس از برخورد با جو زمین منفجر شده استعکس گیج کننده

این اتفاق در حالی رخ داد که در گرمه هم قابل رویت بود و در شب زیبای کویر اتفاقی نابهنجار بود . شاید کار یکی از ...!!!!!!!!!!!!!!!!!!

این اتفاق خیلی خارق العاده است . قبول ، ولی تو یعضیا گرمه یه کاری میخوان انجام بدن از اینم عجیب تر . این کار همون بعضیا از انداختن آرم پپسی روی ماه هم عجیبتره . میگید نه تا فردا صبر کنید !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

به نام خدا

قلعه گرمه را دریابید

قلعه گرمه

در خبرهای شهرستان خور خواندم که اعتبارات بسیار خوبی جهت بازسازی و تعمیر و نگهداری قلعه های جندق و بیاضه اختصاص یافته . خبر خوشحال کننده ای است که میراث فرهنگی تصمیم گرفته میراث باقی مانده از چند هزارسال قبل در شهر جندق و روستای بیاضه را بازسازی کند . فقط یک نکته باقی میماند آیا قلعه گرمه ارزش نگهداری ندارد . شاید در نگاه اول بتوان گفت نه ! ارزش ندارد ! چون ارزشی را که مردم شهر جندق و روستای بیاضه برای قلعه محل خود قائلند مردم روستای گرمه قائل نیستند . چون مردم بیاضه و جندق هر کسی را به قلعه راه نمیدهند اما حتی درب ورودی قلعه گرمه معلوم نیست کجاست . چون خود مردم هیچ همتی برای نگهداری قلعه به خرج نداده اند . اینها همه درست ! اما وظیفه آقایان میراث فرهنگی در این بین چه میشود .

قلعه گرمه2

وقتی به خاطر یک قطعه سفال یافت شده در روستای ایراج حتی مردم ایراج را از دخل و تصرف در منطقه ای وسیع ممنوع میکنند آیا قلعه روستای گرمه ارزش ندارد که حداقل محصور گردد و تحت حمایت میراث فرهنگی قرار گیرد .

نقشه قلعه گرمه و بیاضه یکی است البته ظاهرا ابعاد قلعه گرمه کوچکتر است .

قلعه گرمه3

آقایان میراث فرهنگی بنا به گفته آقای سید علی آلداوود ( که گرمه ای نیست ) و فردی محقق است در سخرانی نهم فروردین 91 که در هیئت قمر بنی هاشم فرخی ایراد نمودند قدیمی ترین سند مکتوب مربوط به شهرستان خورو بیابانک مربوط به فردی است به نام ابوالعباس جرمقی صاحب دیوان درقرن دوم هجری که لابد میدانید روستای گرمه در مقطعی از تاریخ جرمق نامیده شده است .نمیخواهم بگویم گرمه قدیمی ترین روستای شهرستان است – که اگر بگویم سخنی گزاف نیست – لا اقل یکی از قدیمی ترین مکانهای مسکونی  این شهرستان است . عزیزان بزرگوار میراث فرهنگی کسی انتظار ندارد شما قلعه گرمه را چنان بازسازی کنید که مثل 50 سال قبل شود اما انتظار هست باقیمانده آن را حفظ کنید لااقل این انتظار هست که از تخریب آن به بهانه یافتن اشیای قیمتی جلوگیری کنید .

قلعه گرمه4

انتظار هست لا اقل یک تابلو نصب کنید با این عنوان (( این مکان تحت حفاظت میراث فرهنگی است )) . بزرگواران رودخانه بر اثر تغذیه سرشاخه های خود زنده است . اگر سرشاخه ها خشکید مرگ رودخانه فرا رسیده است . روستاها و اماکن تاریخی را دریابید.والسلام

" اسد "

قلعه گرمه5


 

اسپیکرتون اگه خاموشه روشن کنید.

این صدای آقای بهجته . خیلی جملاتش قشنگه.

 

 دو همسفر

 

کشتی در طوفان شکست و غرق شد. فقط دو مرد توانستند به سوی جزیره کوچک بی آب و علفی شنا کنند و نجات یابند.

دو نجات یافته دیدند هیچ نمی توانند بکنند، با خود گفتند بهتر است از خدا کمک بخواهیم. بنابراین دست به دعا شدند و برای این که ببینند دعای کدام بهتر مستجاب می شود به گوشه ای از جزیره رفتند.

نخست، از خدا غذا خواستند. فردا مرد اول، درختی یافت و میوه ای بر آن، آن را خورد. اما سرزمین مرد دوم چیزی برای خوردن نداشت.

هفته بعد، مرد اول از خدا همسر و همدم خواست، فردا کشتی دیگری غرق شد، زنی نجات یافت و به مرد رسید. در سمت دیگر، مرد دوم هیچ کس را نداشت.

مرد اول از خدا خانه، لباس و غذای بیشتری خواست، فردا، به صورتی معجزه آسا، تمام چیزهایی که خواسته بود به او رسید. مرد دوم هنوز هیچ نداشت.

دست آخر، مرد اول از خدا کشتی خواست تا او همسرش را با خود ببرد. فردا کشتی ای آمد و در سمت او لنگر انداخت، مرد خواست به همراه همسرش از جزیره برود و مرد دوم را همانجا رها کند. پیش خود گفت، مرد دیگر حتماً شایستگی نعمت های الهی را ندارد، چرا که درخواست های او پاسخ داده نشد، پس همینجا بماند بهتر است.

زمان حرکت کشتی، ندایی از آسمان پرسید: چرا همسفر خود را در جزیره رها می کنی؟

پاسخ داد: این نعمت هایی که به دست آورده ام همه مال خودم است، همه را خود درخواست کرده ام. درخواست های او که پذیرفته نشد، پس لیاقت این چیزها را ندارد.

ندا، مرد را سرزنش کرد: اشتباه می کنی. زمانی که تنها خواسته او را اجابت کردم، این نعمت ها به تو رسید.

مرد با حیرت پرسید: از تو چه خواست که باید مدیون او باشم؟

ندا پاسخ داد: از من خواست که تمام خواسته های تو را اجابت کنم!

باید بدانیم که نعمت هامان حاصل درخواست های خود ما نیست، نتیجه دعای دیگران برای ماست.

 

اول از همه یه اس ام اس واسه معلم ادبیات فارسیتون بفرستین ! با این موضوع !

معلم عزیزم ، ساعت ها و روز ها به این فکر میکرم که چگونه

از زحمات شما برای آموختن زبان فارسی تشکر کنم

و در آخر به این جمله رسیدم ! دو بخشه !

رو …زت …مو…با…رک !!!

.

.

.

ای که الفبای زندگی را از سرچشمه نگاهت آموحتم

استاد عزیزم روزت مبارک . . .

.

.

.

اس ام اس روز معلم ، پیامک تبریک روز معلم ، radsms.com

دبیر عزیزم . یاد تو همیشه در ذهنم .عشق تو در قلبم و عطر مهربانت همیشه در وجودم

جاری است ، روزت مبارک . . .

.

.

.

اس ام اس روز معلم ، پیامک تبریک روز معلم ، radsms.com

بی انصافیست که تو را به شمع تشبیه کنم زیرا شمع را میسازند تا بسوزد

اما تو میسوزی تا بسازی ، با سپاس و عرض تبریک فراوان . . .

پیامکهای بیشتر در ادمه مطلب..

 



ادامه مطلب ...

بلبلی خون دلی خورد و گلی  حاصل کرد       باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد



 

طوطیی را به خیال شکری دل خوش بود       ناگهش سیل فنا نقش امل باطل کرد



قرةالعین من آن میوه دل یادش باد               که خود آسان بشد و کار مرا مشکل کرد
 


بدينوسيله از همدردي دوستان ،آشنايان ، ورزشكاران و تمام عزيزاني كه در اين ماتم بزرگ تسلي بخش خاطر حقير شدند سپاسگزارم ان شاءا... در شاديهايتان جبران كنيم با سپاس فراوان مهدي هوسي .

 

هر روز صبح از خودتان بپرسید

چطور میتوانم در کارم پیشرفت کنم ؟

مطمئن باشید که خیلی زود جواب های درست از راه میرسند

              درخت زیبا                                    

هر روز صبح از خودتان بپرسید

چه صبح عالی ، امروز چی باید یاد بگیرم ؟

مطمئن باشید که خیلی زود جواب های درست از راه میرسند

     درخت زیبا2

هر روز صبح از خودتان بپرسید

امروز دل چه کسی رو باید شاد کنم ؟

مطمثن باشید که خیلی زود جواب های درست از راه میرسند

      نخلستان آباد

هر روز صبح از خودتان بپرسید

امروز چه کسی نیاز داره توی چشم هاش نگاه کنم

و بدون کلامی نگاهم بهش لبخند بزنه تا اون آرامش بگیره ؟

مطمئن باشید که خیلی زود جواب های درست از راه میرسند

      نخلستان آباد2

هر روز صبح از خودتان بپرسید

امروز چه وظایفی دارم که باید انجام بدم

که در نهایت در زندگی رسالتم رو شکل بدم ؟

مطمئن باشید که خیلی زود جواب های درست از راه میرسند

     کوچه باغ

 

به نام خدا

 

عرض عمر

امروز سوم جمادی الثانی سال روز شهادت والاترین بانوی عالم است . بانویی که از طرف خداوند کوثر وعلت ایجاد آفرینش و از طرف رسول خدا (( ام ابیها )) و از طرف امام علی ( ع ) امانت رسول خدا نامیده شد .

حضرت فاطمه علت ایجاد آفرینش است . در حدیث قدسی داریم که خداوند به رسول خود خطاب فرمود : (( اگر به خاطر تو نبود افلاک را خلق نمیکردم و اگر به خاطر علی نبود تو را خلق نمیکردم و اگر به خاطر فاطمه نبود شما دو تا را خلق نمیکردم . از طرفی پس از طعنه (( عاص بن وائل )) به رسول خدا که او را ابتر خواند خداوند سوره کوثر را نازل کرد . سوره کوثر در قرآن استثناست حتی ترکیبات و کلمات نیز در قرآن استثناست . در عین کوتاهی یک دنیا مطلب دارد و در این سوره خداوند به پیامبر میفرماید من به تو کوثر عطا کرده ام به شکرانه نماز بخوان و قربانی کن ، به درستی دشمن تو ابتر است . امروزه متجاوز از 150 ملیون سید در دنیا زندگی میکنند که همه از اولاد فاطمه هستند ولی از اولاد عاص بن وائل حتی یک نفر کسی نمیشناسد . رسول خدا حضرت زهرا را ام ابیها (( مادر پدرش )) خطاب میفرمودند . یک وجه ان دفاع حضرت زهرا از رسول خدا در مقابل مشرکان قریش و رسیدگی به پیامبر در منزل بخصوص پس از درگذشت حضرت خدیجه است .اما توجه به گستردگی معنای (( ام  )) میتواند اشاره به همان حدیث قدسی باشد که فاطمه علت ایجاد خلقت است و اساس آفرینش است و اگر نبود جهان آفرینش و حتی رسول خدا موجود هم  نمیشد .

اما با این امانت پیامبر مسلمانان صدر اسلام برخورد خوبی نداشتند . به نحوی که اگر پیامبر سفارش کرده بودند که پس از من هر چه میتوانید فاطمه را اذیت کنید بیش از این توانایی اذیت و آزار نداشتند . عدم عمل به وصیت رسول خدا در مورد حضرت علی ( ع ) ، غصب فدک ، بی احترامی ، هجوم به خانه حضرت زهرا ، آتش زدن در خانه و نهایتا به شهادت حضرت زهرا منجر شد . اما آنچه مهم است عرض عمر حضرت زهراست . یک طول عمر داریم و یک عرض عمر . حضرت زهرا طول عمر کوتاهی دارند از 18 تا 28 سال گفته اند البته ما 18 سال را قبول داریم ولی به فرض که 28 سال هم باشد عمری طولانی نیست و کوتاه است ولی عرض عمر حضرت زهرا به درازای تاریخ است . تنها خطبه فدکیه حضرت زهرا آنقدر عمیق است که هرچه شرح و تحلیل بر آن بنویسند حق آن ادا نمیشود . مصحف فاطمه که جای خود را دارد و نزد ائمه دست به دست شده تا به حضرت حجت ( عج ) رسیده است . حضرت فاطمه شاهد نزول وحی بوده و وحی را میشنیده است . رفتار او در زندگی کوتاهش آنقدرعجیب است که میتواند الگویی برای زنان تمام اعصار باشد .

حضرت زهرا ناشناخته است هم در زمان خودش و هم در طول اعصار تا کنون . اگر قبر مبارک حضرت زهرا مخفی است فقط به خاطر وصیت او نیست که نمیخواهد بعضی از به اصطلاح صحابه سر خاک او بروند و یا بعضی از دشمنان خدای ناکرده هتک حرمت کنند . شخصیت ناشناخته حضرت زهرا شامل قبر او نیز میشود و باید پنهان باشد . ائمه از محل دفن مادرشان خبر داشته و دارند و بعضی از اصحاب سر . دیگران را چه لیاقت که از محل دفن بزرگترین بانوی عالم مطلع شوند . ونکته پایانی حداقل این درس را از زندگی زهرای اطهر بگیریم که تلاش کنیم به عرض عمرمان اضافه کنیم فقط دنبال طول عمر نباشیم . از هر روز عمر خود به گونه ای استفاده کنیم که بیشترین بهره را برده باشیم و دیگر درک لحظه ها . حضرت زهرا در بزنگاه از امام خود حمایت کرد جایی که اصحاب بزرگ لغزیدند . آیا وقت آن نرسیده که زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها الگوی بشریت اعم از زن و مرد قرار گیرد ؟


 


 

 


 

 

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان ٬جهان را باهمه زیبایی وزشتی به روی یکدگر ویرانه می کردم .

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم که می دیدم یکی عریان ولرزان ٬دیگری پوشیده از صد جامه رنگین زمین وآسمان را واژگون، مستانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم که در همسایه صدها گرسنه ٬چند بزمی ٬گرم عیش ونوش می دیدم ٬نخستین نعره مستانه را خاموش آن دم بر لب پیمانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم نه طاعت می پذیرفتم ٬نه گوش از بهر استغفار این بیداد

گرها تیز کرده ، پاره پاره در کف زاهد نمایان سبحه صد دانه می کردم.
عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو، آواره و دیوانه می کردم .

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم به گرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان سراپای وجود بیوفا معشوق را پروانه می کردم. 

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم که می دیدم مشوش عارف عامی زبرق فتنه این علم آدم سوز مردم کش ٬بجز اندیشه عشق و وفا معدوم هر فکری در این دنیای پر افسانه می کردم.
عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم به عرش کبریایی با همه صبر خدایی تا که می دیدم عزیزی نابجا ناز بر یک ناروا گردیده خواری می فروشد.

گردش این چرخ را وارونه بی صبرانه می کردم.
عجب صبری خدا دارد!

چرا من جای او باشم ؟همین بهتر که او جای خود نشسته و تاب وتماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد ٬وگرنه من بجای او چو بودم ٬

یک نفس کی عادلانه سازشی با جاهل فرزانه می کردم ؟؟؟!!!

عجب صبری خدا دارد!!!!

 

عجب صبری خدا دارد!!!!


 

 

 

 وظايف اشك شامل تميز كردن و شستشوي سطح چشم، ضد عفوني كردن چشمها، لغزنده كردن چشمها براي حركت آسان كره چشم و پلك ها، جلوگيري ازخشك شدن چشم ها و پلك ها ، دفع مواد تجمع يافته حاصل از فرآيند پاسخ به استرس ميباشد. فقدان اشك باعث ايجاد سوزش، خارش و قرمزي در چشمها، احساس وجود شن در چشم ها، حساسيت به نور، از دست رفتن شفافيت قرنيه، ايجاد زخم در قرنيه، عفونت هاي مكرر و شديد چشم ها، خشكي چشم ها و در نهايت منجر به نابينايي مي گردد.

 

 

فوايد گريه كردن:

 

 

1-هنگامي كه ما دچار استرس هيجاني مي شويم، مغز وبدن ما شروع به توليد تركيبات شيميايي و هورمونهاي خاصي ميكندگريه كردن كمك ميكند تا اين تركيبات شيميايي زائد كه نيازي به آنها نيست از بدن حذف گردند.

 

 

2-اشكهاي احساسي در واقع مواد سمي كه در پي استرس هيجاني در خون تجمع مي يابند را از بدن دفع ميكند.

 

 

3-اشكهاسطح منگنز بدن را كاهش ميدهند. اين مواد معدني بروي خلق و خو تاثير مستقيم ميگذارد. غلظت منگنز اشك احساسي 30 برابر بيشتر از منگنز موجود در سرم خون است.

 

 

5-گريه مانند ادرار و تعريق باعث حذف مواد سمي  و محصولات زائد بدن ميشود.

 

 

6-گريه يك مكانيسم رايگان، طبيعي و قدرتمند براي كنار آمدن با درد، استرس و اندوه ميباشد.

 

 

7- هورمونهايي كه پس از استرس در بدن انباشته ميشوند به حد سطح سمي رسيده و باعث تضعيف سيستم ايمني بدن و ديگر فرآيندهاي بيولوژيكي ميشوند. اشك هاي احساسي به عنوان دريچه اطمينان براي قلب عمل ميكنند.

 

 

8-تركيباتي كه حين استرس در بدن تجمع مي يابد با اشك خارج ميگردند. همين امر باعث كاهش استرس ميگردد. اين مواد شامل آندورفين (lucine-enkephaline)، كه در كنترل درد موثر است، پرولاكتين كه در تنظيم توليد شير نقش دارد، و آدرنوكورتيكوتروپين (ACTH) كه  يك نشانگر مهم استرس است، ميباشند. سركوب گريه و اشك باعث افزايش استرس ميگردد.

 

 

10-گريه عملي طبيعي، سالم و شفا بخش است.

 

 

11-گريه در كاهش و جلوگيري از بيماريهاي مرتبط با استرس موثر ميباشد.

 

 

12-خنده و گريه دو ابزار كارآمد دركاهش استرس و رهايي ازاحساسات منفي ميباشند.

 

 

13-هنگامي كه گريه سركوب ميشود، هيجانات رها نمي شوند و خصايص شخصيتي مخرب همچون پرخاشگري بروز ميكنند.

 

 

15-انسان ها پس از گريه كردن از لحاظ جسمي و رواني احساس بهتري ميكنند و در واقع سبك و خالي ميشوند. (به علت دفع مواد انباشته شده كه توضيح داده شد)

باسمه تعالی

(( کل نفس ذائقه الموت ))

با خبر شدیم دختر جناب حاج آقا پیرعلی قاسمی ، حاجیه خانم مهوش قاسمی  ساکن شهر سبزوار روز سه شنبه 29/1/91 در شهر سبزوار دار فانی را وداع گفته وروز چهارشنبه 30 / 1 / 91 طبق وصیت خودش در گرمه مدفون شده است . مصیبت وارده را به پدر آن مرحومه و مادرش حاجیه خانم گوهر همایونی و همسر و فرزندانش و فامیلهای قاسمی ، کلانتری ، همایونی ، سعیدی ، مرشدی ، موسوی و کلیه فامیلهای وابسته و مردم نجیب روستای گرمه تسلیت عرض نموده ، برای آن مرحومه علو درجات و برای بازماندگان صبر در مصیبت از درگاه ربوبی مسئلت داریم .

متاسفانه مدتهاست اهالی گرمه که طبق سنت الهی از دنیا میروند کسی جایگزین آنها نمیشود . امیدواریم روزی برسد که در مقابل هر متوفی لااقل 2 متولد گرمه ای داشته باشیم . اینشاءالله . درضمن مراسم سوم آن مرحومه روز 1 / 2 / 91 برگزار شده و مراسم شب هفت روز دوشنبه مورخ 4 / 2 / 91 از ساعت 15 لغایت 17 در حسینیه عاشقان حضرت ابوالفضل ( ع ) روستای گرمه برگزار خواهد شد .


درگذشت ناگهانی و دلخراش ملینا هوسی را به پدر و مادرش تسلیت گفته و از خداوند برای والدین و بستگانش طلب صبر می نماییم.

در همین رابطه ، شعری زیبا از شهریار را براتون میزاریم:

بیداد رفت لاله بر باد رفته را                 یارب خزان چه بود بهار شکفته را

هر لاله ای که دل از این خاکدان دمید       نو کرد داغ ماتم یاران رفته را

جز در صفای اشک دلم وا نمی شود         باران  به دامن است هوای گرفته را

وای ای مه دوهفته چه جای محاق بود       آخر محاق نیست که ماه دو هفته را

برخیز لاله ، بند گلوبند خود بتاب             آورده ام بدیده گهرهای سُفته را

ای کاش ناله های چو من بلبلی حزین        بیدار کردی آن گِل در خاک خفته را

گر سوزد استخوان جوانان شگفت نیست      تب موم سازد آهن و پولاد تفته را

گردون برات خوشدلی کس نخوانده است      اینجا همیشه ردّ و نکول است سَفته را

این گوژپشت ، تیر قدان راست تر زند         چندین کمین نکرده کمانهای چفته را

یا رب چها به سینه ی این خاکدان دراست     کس نیست واقف اینهمه راز نهفته را

راه عدم نَرُفت کس از رهروان خاک          چون رفت خواهی اینهمه راه نرفته را

لب دوخت هرکه را که بدو راز گفت دهر      تا باز نشنود زکس این راز گفته را

لعلی نسفت کلک دُرافشان شهریار             در رشته چون کشم در و لعل نسفته را.

یک شنبه 20 فروردين 1391برچسب:داوود,وحی,سورنو,گرمه,خدا,نگرد,, :: 13:38 ::  نويسنده : meti

خداوند به داوود وحی کرد :

یا داوود ، من پنج چیز را در پنج چیز نهادم و مردم آن ها را در جایی دیگر می جویند و هرگز نمی یابند:

 

دانش را در گرسنگی و کوشش گذاشته ام و آنان در سیری و تنبلی می جویند و نمی یابند.

عزت را در فرمانبرداری خودم گذاشته ام و آنان در بارگاه شاهان می جویند و نمی یابند.

بی نیازی را در قناعت گذاشته ام و آنان در ثروت می جویند و نمی یابند.

رضای خودم را در نفس ستیزی گذاشته ام و آنان در پیروی از نفس می جویند و نمی یابند.

آسایش را در بهشت گذاشته ام و آنان در دنیا می جویند و نمی یابند.

حضرت فاطمه (س) فرمودند :

در وقتی که بستر خواب را گسترده بودم ، رسول خدا (ص) بر من وارد شد و فرمود :

ای فاطمه ، نخواب مگر آنکه چهار کار را انجام دهی: قرآن را ختم کنی ، پیامبران را شفیعت گردانی ، مؤمنین را از خود راضی گردانی و حج و عمره ای را بجا آوری.

گفتم : یا رسول الله، به چهار چیز مرا امر فرمودی در حالیکه بر آنها قادر نیستم.

آن حضرت تبسمی کرد و فرمود : چون قل هو الله را سه بار بخوانی مثل اینست که قرآن را ختم کرده ای. و چون بر من و پیامبران پیش از من صلوات بفرستی ، شفاعت کنندگان تو در قیامت خواهیم بود و چون برای مؤمنین استغفار کنی ، آنان همه از تو راضی خواهند شد و چون بگویی : سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر ، حج و عمره ای را انجام داده ای .

 

 

قبرستان شهدا

درفاصه ی بین امامزاده عبدالله تا قبرستان فعلی گرمه محوطه ای است وسیع موسوم به قبرستان شهدا . قبرها همه رو به قبله قرار دارد اطراف  هر قبر سنگ چین شده و بین این سنگ چین ها سنگ های سفید ریخته اند . سنگ های سفید را از فاصله ای حدود 2 کیلومتر از تپه ای به نام (( قله ترشو )) آورده اند .

سنگ سفید و قله ترشو  سنگ سفید

پیرمردها میگویند مرحوم حاج سید داوود اهل احمد آباد اردکان که حدود 50 سال پیش برای روضه خوانی به روستای گرمه می آمده شبهای جمعه در این محوطه برای مدفونین فاتحه میخوانده و میگفته این ها همگی شهید هستند .

 قبرستان کشته ها3  قبرستان کشته ( شهدا )4

در وقف نامه ای که به جنگ نامه معروف است و کپی آن در اداره اوقاف خور موجود است شرح جنگ امامزاده هایی که به خونخواهی امام رضا علیه السلام و یا برای دیدن او عازم خراسان بوده اند و در منطقه خور و بیابانک با لشکر اعزامی از خراسان جنگیده اند آمده است .

قبرستان کشته ها 9   قبرستان کشته ها10

به نقل قول از مرحوم حاج آقا ثقفی روحانی بیاضه ای ، مردم روستای گرمه در مواجهه با امامزاده ها گفته اند (( صدقنا و آمنا )) . شما را تصدیق کردیم و به شما ایمان آوردیم  و امامزاده ها را یاری کرده اند . مدفن شریف امامزاده عبدالله بن سلیمان بن موسی بن جعفر علیه السلام بالای تپه ای با ارتفاع کم واقع و بقیه قبرها زیر پای او قرار دارد .

قبرستان شهدا1   قبرستان کشته ها 2

متاسفانه بر اثر عدم اطلاع ، در اوایل کار بنیاد مسکن زمینهایی در این محوطه به مردم واگذار شد و در پی کنی آثار اموات مشهود بود . هرچه  باشد این قبرستان بخشی از تاریخ منطقه است و حفظ باقیمانده آن لازم .

قبرستان کشته ها5   قبرستان کشته ها6

اینشاءالله متولیان امر توجه خواهند نمود . شاید ناصر خسرو که حدود 1000 سال پیش پس از 43 فرسنگ طی طریق از نایین به گرمه  رسیده و لابد چند روزی برای استراحت و تهیه ساز و برگ سفر جهت عبور از ریگ و کویر در گرمه توقف نموده در این قبرستان فاتحه ای خوانده باشد و آن زمان قطعا آثار قبور آشکارتر و بارزتر بوده است . خداوند به برکت این انفاس مقدس گرمه را از همه بلیات حفظ نماید . آمین.          " اسد "

قبرستان کشته ها 7  قبرستان کشته 8

سه شنبه 6 دی 1390برچسب:صفرالمظفر,ماه صفر,صفر,روستای گرمه,, :: 17:56 ::  نويسنده : meti

 

صفرالمظفر

صفر دومین ماه سال قمری است . وجه تسمیه آن از این قرار است .

چون صفر بعد محرم واقع شده است و محرم از ماه های حرام است که اعراب در ماه حرام جنگ را تعطیل میکردند . بعد از پایان محرم و اتمام حرام بودن جنک اعراب منازل خود را تخلیه نموده و جهت جنگ و کسب غنیمت حرکت میکردند .چون صّفّر از صِفر به معنای تهی و خالی است. اعراب صفر را نیز به همین معنی به کار میبردند ، گرچه در ریاضیات صفر با تهی متفاوت است . پس صفر به معنای خالی کردن منازل و جایگاه ها و مظفر به معنای فتح و ظفر،  که ترکیب آن میشود صفر المظفر .در فرهنگ مردم خور و بیابانک صفر را از ماه های نحس به شمار می آورند و به همین جهت گفته اند . همه ماه ها خطر داره     بد نومیا صفر داره .

اگر چه همه ماه های خدا یکسان است و خطر و ظفر بسته به اعمال و رفتار ماست . در عین حال از نحوست صفر به خدا پناه میبریم. 

یک شنبه 4 دی 1390برچسب:, :: 15:42 ::  نويسنده : mohamad

یادم باشد….

 حرفی نزنم که به کسی بر بخورد
نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد
خطی ننویسم که آزار دهد کسی را
یادم باشد

 که روز و روزگار خوش است

وتنها دل ما، دل نیست
یادم باشد

 جواب کین را با کمتر از مهر، و جواب دو رنگی را با کمتر از صداقت ندهم
یادم باشد

 باید در برابر فریادها سکوت کنم و برای سیاهی ها نور بپاشم
یادم باشد

 از چشمه، درسِِ خروش بگیرم و از آسمان درسِ پـاک زیستن
یادم باشد

 سنگ خیلی تنهاست ...
یادم باشد

 باید با سنگ هم لطیف رفتار کنم مبادا دل تنگش بشکند
یادم باشد

 برای درس گرفتن و درس دادن به دنیا آمده ام ... نه برای تکرار اشتباهات گذشتگان
یادم باشد

 زندگی را دوست دارم
یادم باشد

 هر گاه ارزش زندگی یادم رفت در چشمان حیوان بی زبانی که به سوی قربانگاه می رود زل بزنم تا به مفهوم بودن پی ببرم
یادم باشد

 می توان با گوش سپردن به آواز شبانه ی دوره گردی که از سازش عشق می بارد به اسرار عشق پی برد و زنده شد
یادم باشد

 معجزه قاصدکها را باور داشته باشم
یادم باشد

گره تنهایی و دلتنگی هر کس فقط به دست دل خودش باز می شود
یادم باشد

 هیچگاه لرزیدن دلم را پنهان نکنم تا تنها نمانم
یادم باشد

 هیچگاه از راستی نترسم و نترسانم
یادم باشد

 از بچه ها میتوان خیلی چیزها آموخت
یادم باشد

، پاکی کودکیم را از دست ندهم
یادم باشد

 زمان، بهترین استاد است
یادم باشد

 قبل از هر کار با انگشت به پیشانیم بزنم تا بعدا با مشت برفرقم نکوبم
یادم باشد

 با کسی آنقدر صمیمی نشوم شاید روزی دشمنم شود
یادم باشد

 با کسی دشمنی نکنم شاید روزی دوستم شود
یادم باشد

 قلب کسی را نشکنم
یادم باشد

 زندگی ارزش غصه خوردن ندارد
یادم باشد

 پلهای پشت سرم را ویران نکنم
یادم باشد

 امید کسی را از او نگیرم شاید تنها چیزیست که دارد
یادم باشد

 که عشق کیمیای زندگیست
یادم باشد

 که آدمها همه ارزشمند اند و همه می توانند مهربان و دلسوز باشند
یادم باشد

 زنده ام و اشرف مخلوقات
بیایید همگی یادمان باشد و به هم یادآوری کنیم

 

 

روز عاشورا با قرائت زیارت عاشورا بعد از نماز صبح در حسینیه آغاز میشود . بعد از اتمام زیارت عاشورا عزاداران صبحانه را که حلیم مخصوص عاشوراست صرف میکنند و مراسم صبح تمام میشود . از 5/1 ساعت مانده به ظهر مراسم ظهر عاشورا آغاز میشود . نوحه خوانان نوحه میخوانند و نماز ظهر عاشورا نیز به جماعت اقامه میشود . طوری برنامه ریزی میشود که نماز اول وقت اقامه شود . بعد از منبر یا قبل از منبر که معمولا قبل از منبر است . علاوه بر نوحه های سنتی نوحه ای که چند سالی است آقای فرامرز مرشدی میخواند جزو رسومات شده است .

 " در زوال ظهر عاشورا مادری دیدم خون میگرید    در کف شمر ستم پیشه خنجری دیدم خون میگرید ."

و بعد از اتمام مراسم ظهر حدود 3 ساعت مانده به مغرب مراسم عصر آغاز میشود . نخل را بلند میکنند و از حسینیه به سمت قبرستان عمومی میروند . در قبرستان نخل را زمین میگذارند و زیارت اهل قبور انجام میشود . سپس نخل را بلند میکنند و به امامزاده عبدالله بن سلیمان بن موسی بن جعفر ( ع ) میروند . نخل را زمین میگذارند و زیارت میکنند و نخل را بلند کرده و به امازاده جنید بن حمزه بن موسی بن جعفر ( ع ) میروند . پس از زیارت امامزاده  ، زیارت وارث خوانده میشود و سپس نخل رابلند میکنند و به حسینیه میروند ودر حسینیه اگر روز پنج شنبه نباشد تجهیزاتی را که به نخل بسته اند باز میکنند و در مکانی برای سال آینده نگهداری میکنند و اگر روز پنج شنبه باشد یک شب دیگر نیز نخل تجهیز شده باقی میماند تا شب جمعه نیز مراسم نخل گردانی انجام شود و روز جمعه اصطلاحا نخل را به هم میریزند . در طول مسیر معمولا نوحه حسن وای حسین خوانده میشود .قسمت اول آن چنین است :

ای کشته راه داور من      حسن وای حسین وای

ای پشت و پناه لشکر من   حسن وای حسین وای

برخیز وبیا به لشکر من      حسن وای حسین وای

عباس جوان برادر من      حسن وای حسین وای

چند سالی است نوحه جلو نخل در روز عاشورا توسط آقایان حاج احمد سعیدی و کربلایی حسین جلال خوانده میشود . خداوند به همه ذاکرین و نوحه خوان ها و عزاداران حضرت اباعبدالله الحسین ( ع ) جزای خیر عنایت فرماید .

 

پنج شنبه 3 آذر 1390برچسب:محرم در گرمه,گرمه,روستای گرمه,, :: 1:51 ::  نويسنده : meti

 

بیا که با دل پر خون به کربلای حسین

به های های بگرییم در عزای حسین

محرمی دیگر در پیش است . کاروان اباعبدلله به یکی دو منزلی کربلا رسیده  و تا دوم محرم وارد کرب و بلا میشود . محرم و عاشورا تکرار نیست . هر سال اتفاق می افتد تا محکی باشد برای لبیک گویان به ندای (( هل من ناصر ...)) حسین علیه السلام . میتوانیم عزاداران حسینی را لبیک گویان به ندای  هل من ناصرسیدالشهدا بدانیم .

دهه اول محرم معلوم میشود هر کس کجایی است . مردم سعی میکنند در هر کجا زندگی میکنند در دهه اول محرم و لااقل دو شب تاسوعا و عاشورا خود را به زادگاه شان برسانند . روستای گرمه نیز از این قاعده مستثنی نیست . تاسوعا و عاشورا جمعیت حدود 200 نفری گرمه از 1200 نفر تجاوز میکند . عزاداری به شیوه سنتی است گرچه رگه هایی از تجدد نیز در آن پیدا شده است . محور عزاداری روحانی است . از حدود 40 سال پیش مرحوم حاج ابوالحسن اقبال روحانی برجسته ی تحصیل کرده ی نجف و شاگرد خاص مرحوم آیت الله العظمی حاج سید ابوالحسن اصفهانی روحانی ماههای محرم و صفر در روستای گرمه بود . اوایل دهه 60 حاج محمد حسین کمالی یزدی وارد منطقه شد و پس از یکی دو سال اداره مجالس مهرجان و خور به گرمه آمد و پس از در گذشت مرحوم حاج اقبال که بین مردم گرمه به عمو شیخ معروف بود در سال 65 روحانی دهه ی اول محرم گرمه شد و خوب هم مجالس را اداره کرده است . از جمله اقدامات مفید ایشان تشکیل هیات عاشقان حضرت ابوالفضل ( ع ) است که حدود 400 نفر عضو دارد . البته بیشتر این اعضا خارج از گرمه ساکنند . حاج آقا کمالی سالمند شده و مریض ولی هنوز هم در بین  روحانیهایی که به روستاهای اطراف می آیند منبر کلاسیک و سنتی متعلق به ایشان است و اصول منبر را رعایت میکند و قدیمیها خیلی خوب او را میپسندند . ماه رمضان امسال آقای موبد از اهالی اردیب روحانی گرمه بود و توانست جوانها را به خود جذب کند . اما تا بتواند کمالی شود خیلی زمان لازم دارد . گرچه استعدادش را دارد . البته همانطور که کمالی عمو شیخ نشد موبد هم کمالی نخواهد شد . هرکسی خودش است . کمالی ، صلابت دارد و جذبه و قدرت اداره مجلس . تا وقتی میتواند مجلس اداره کند باید از او استفاده کرد . مردانی این چنین کمند گرچه باید آینده نگر نیز بود . درباره مراسم گرمه و برنامه ها باز هم خواهیم نوشت .السلام علیک یا ابا عبدلله الحسین. والسلام.

سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:عید غدیر,روستای گرمه,سادات گرمه,, :: 22:22 ::  نويسنده : meti

 

بسم ا لله الرحمان الرحیم

پیامبر گرامی اسلام فرمودند : هر کس من سرپرست و مولای او هستم علی بن ابیطالب نیز مولا و سرپرست اوست . سه شنبه عید غدیر است . 1422 سال پیش در چنین روزی پیامبر گرامی اسلام جمله بالا را بیان نمودند . غدیر دریای بی کران رحمت الهی است . رحمتی که با نصب ائمه علیهم السلام نصیب ما شده است . روز اکمال دین و اتمام نعمت است . بزرگترین عید شیعیان و بلکه مسلمانان . بالاتر از آن عید بشریت است . در روز عید غدیر مردم به دیدن سادات میروند اگر خواستید به دیدن سادات گرمه بروید از پایین محله شروع میکنید : 1 – سید کمال موسوی 2 – امامه بیگم زن مرحوم حاج حسن قاسمی 3 – همسر اسماعیل جلال 4 – همسر حاج محمد ( علیرضا ) هوسی 5 – بچه های مرحوم سید میرزا موسوی 6 – حاج سید رضا موسوی 7 – سید خلیل موسوی 8 – سید ضیا موسوی 9 – سید مازیار آلداوود 10 –سید صدرا آلداوود 11 – سید پیام آلداوود 12 – حاج حبیب آقا آلداوود 13 – حاج خدامراد موسوی 14 – حاج سید رضا آلداوود 15 – بچه های مرحوم میرزاآقا موسوی 16 – همسر میرزا رضا عارف 17 – همسر رضاعلی بشیر 18- حاج سید داوود موسوی 19 – همسر حاج کوچکعلی همایونی 20 – حاجیه معصومه آلداوود 21 – پسر مرحوم حاج سید اکبر آلداوود 22 – حاج سید رسول موسوی و همسرشان 23 – همسر حاج غلامحسین ایزدی 24 – سیده کبری همسر مرحوم محمد ربیع بشیر 25 – همسر حمید سعیدی26-همسر عباس وکیلی . یعنی از حدود 70 خانوار ساکن در گرمه 26 خانوار از سادات مکرم هستند . چه آبادی پر برکتی . خداوندا به حق محمد و آل محمد ( ص ) و برکت عید سعید غدیروبرکت سادات ساکن در گرمه برای همه گرمه ایها و همه مسلمانان سالی خوب تا عید غدیری دیگر مقرر فرما ، آمین . "والسلام "

سه شنبه 10 آبان 1390برچسب:دل نوشته,روستای گرمه,حاج آقا شیبانی,, :: 22:25 ::  نويسنده : meti

 

" دل نوشته "

اطلاع یافتم فاطمه بیگم موسوی " گوهر بیگم " دختر مرحوم سید علی اکبر و همسر حاج محمد آقا شیبانی روز چهارشنبه 4/8/1390 دار فانی را وداع گفته است . مصیبت وارده را به همسر بزرگوار ایشان حاج محمد آقا شیبانی و تنها فرزندشان و خواهر و برادرزاده هایشان تسلیت میگویم .

حاج محمد آقا شیبانی مداح وذاکر اهل بیت تنها شد . نمیدانم آیا در گرمه میماند یا به تهران  نزد فرزندش میرود . اگر در گرمه بماند بدون همسرش  با سن بالا و دردمندی ناشی از سالمندی چگونه زندگی میکند ؟ اگر تهران برود امسال دهه اول محرم با نوحه های چه کسی عزاداری سنتی گرمه را بچشم . حاج آقا شیبانی آخرین بازمانده نسل قدیم نوحه خوان گرمه است . دفتر و دستک دست نمیگیرد برای هر شب ماه های محرم و صفر نوحه مناسبتی دارد . با آن صدای رسا که گذر ایام و سن بالای 90 سال هم چندان تاثیری در آن نداشته است . جز اینکه دیگر ایستاده نمیتواند نوحه بخواند و مینشیند . بارالها تحمل مصیبت فقدان همسر را به حرمت خون شهدای کربلا بر حاج آقا شیبانی آسان بفرما و به ایشان قوتی عنایت فرما که سالیان دیگری نیز مداح و ذاکر اهل بیت باشند . اینشاءالله

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 14 صفحه بعد

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
پيوندها


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان خبر،عـکس و مطلب از گرمه و دل نوشته و آدرس sooreno.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان